﴿ سَنُریهِم آیاتِنا . . . ﴾

نشانه‌های خود را به آنها نشان خواهیم داد.

 

نَزَّلَ اللّهُ الْقرآنَ تَنْزیلاً لِهدایةِ الإنسانِ .

خداوند قرآن را قطعا برای هدایت نازل کرد .

 

 إنَّ هذا الْقرآنَ یَهْدﻯ لِلَّتـﻰ هى أقْوَمُ .

مسلّماً این قرآن به راهی که استوارتر است هدایت می‌کند.

 

 فالْقرآنُ یُخاطِبُ جَمیعَ أبناءِ الْبشرِ بِثَقافاتِهِمُ الْمختلفةِ علی مَرِّ الْعُصورِ .

پس قرآن در طول دوره ها تمام انسان ها را با فرهنگ‌های مختلفشان مورد خطاب قرار می‌دهد.

 

فلِهذا نَرَی أسالیبَ دَعوَتِه یَختلِفُ بعضُها عن بعضٍ اخْتلافاً کبیـراً .

به همین دلیل می‌بینیم که روش های دعوتش با یک‌دیگر بسیار اختلاف دارد.

 

فقَدِ اسْتَخدَمَ الْقرآنُ الْبـراهیـنَ و الأدلَّةَ الْمتنوّعةَ لِتَشْمُل جَمیعَ الْفئاتِ الْمختلفةِ .

مسلما قرآن برهان ها و ادلّه ی گوناگون را به کار گرفته است تا شامل تمام گروه‌های مختلف شود.

 

 و لقد صَرَّفْنا فـى هذا الْقرآنِ لِلنّاسِ مِن کلِّ مَثَلٍ .

و مسلما ما در این قرآن از هر مثالی برای مردم به شکل های مختلف آوردیم.

 

و الآیاتُ الْعلمیّةُ فـى الْقرآنِ هى بعضُ هذهِ الْبـراهیـنِ الّتـى تُخاطِبُ الإنسانَ الّذى لا یَطمئنُّ قلبُه اطمئناناً تامّاً إلّا عن طریقِ الْعلمِ و التّجربَةِ .

و آیه های علمی قرآن بعضی از این برهان ها هستند که انسانی را مورد خطاب قرار می دهند که قلبش فقط از راه دانش و تجربه به طور کامل اطمینان می یابد.

 

و إلیکَ الآنَ بعضَ هذه الآیاتِ :

و اکنون به برخی از این نشانه ها توجّه کنید:

 

ظُلُمات الْبحرِ

تاریکی‌های دریا

 

أو کَظُلُماتٍ فـى بَحْرٍلُجّىٍّ یَغشاه مَوجٌ مِن فَوقه مَوجٌ...ظلماتٌ بعضُها فوقَ بعضٍ .

یا همانند تاریکی‌ها در دریایی عمیق که آن را موجی فرا می گیرد که از بالای آن موجی است... تاریکی‌هایی که روی هم هستند.

 

أخبَرنا الْقرآنُ عن ظاهرةِ ظلْمةِ الْبحرِ إخباراً عجیباً و هذا أمرٌ لم یُکْتَشَفْ إلّا فـى الْقرنِ الأخیـرِ .

قرآن به ما پدیده‌ی تاریکی دریا ها را به طور عجیبی خبر داده است و این موضوعی است که فقط در قرن اخیر کشف شد.

 

لقد کان الإنسانُ فـى الْماضـﻰ لا یَستطیعُ أن یَغوصَ فـى الْبحرِ أکثرَ من عِشرینَ متراً و لم تکُنْ هناک ظلمةٌ ...

مسلما انسان در گذشته بیشتر از بیست متر نمی توانست در دریا فرو برود و در آنجا تاریکی نبود .

 

و لکنَّه الآنَ یَغوصُ فـى أعماقِ الْبحارِ غَوصاً أکثرَ مِن مِائَتَـى مترٍ بواسطةِ الْمُعَدَّاتِ الْحدیثةِ فنَجِدُ هناک ظَلاماً شدیداً . . .

اما او الآن توسط تجهیزات جدید بیش از دویست متر در اعماق دریا فرو می رود پس در آن جا تاریکی شدیدی را می‌یابیم .

 

تُعطینا الآیةُ صورةً أخْرَی عن الْبحرِ و هى وجودُ طبقاتٍ مُختلفةٍ من الظّلمةِ ، بعضُها أظْلمُ من الاُخرَی .

این آیه گونه ی دیگری از دریا را به ما  نشان می‌دهد و آن وجود لایه های مختلفی از تاریکی است که بعضی تاریک‌تر از دیگری است.

 

 قد أثْبَتت الاکْتشافاتُ الْحدیثةُ أنّ الشُّعاعَ الضَّوئـﻰَّ یَتَکَوَّنُ مِن سبعةِ ألوانٍ .

اکتشافات جدید ثابت کرده‌ است که شعاع نوری از هفت رنگ تشکیل می‌شود .

 

فاللَّونُ الأحْمرُ أوّلُ لونٍ یَختَفـى فـى الْبحرِ! فَإنْ جُرِحَ غوّاصٌ جَرْحاً شدیداً وسالَ منه الدّمُ ، لا یرَی دمهُ إلا باللّونِ الأسودِ .

و رنگ قرمز اوّلین رنگی است که در دریا پنهان می‌شود پس اگر غوّاصی به شدّت زخمی شود و از او خون جاری شود، خونش را فقط به رنگ سیاه می بیند.

 

و کُلُّ لَونٍ یَختفـى ، یُسَبِّب جزءاً مِن الظّلمةِ و آخِرُ الألوانِ هو اللّونُ الأزرقُ الّذى یَختفـى فـى عمقِ ۲۰۰ متر (مِائَتَـىْ مترٍ) و مِن هناک ظلمةٌ کاملةٌ .

 وهر رنگی که پنهان شود موجب قسمتی از تاریکی می گردد و آخرین رنگ‌ همان رنگ آبی است که در عمق دویست‌ متری پنهان می شود و تاریکی کامل از آن جا به بعد است.

 

قرین الْمادّة

پادمادّه

 

و مِن کلِّ شىءٍ خَلقْنا زَوجَیْنِ لَعلّکم تَذَکَّرونَ

 و از هر چیزی جفت آفریدیم، باشد که شما پند بگیرید .

 

خَلَقَ اللّهُ الإنسانَ و جعَلَهُ زوجَیْنِ ذَکراً و أنْثَی ﴿إنّا خَلَقناکم من ذَکَرٍ و أنثَی﴾ و لم یقتَصِرْ هذا النّظامُ علی الإنسانِ بل شَمَلَ عالَمَ النّباتاتِ .

خداوند انسان را آفرید و او را به صورت دو جفت نر و ماده قرار داد و این فقط به انسان محدود نشده بلکه شامل دنیای گیاهان هم گردیده است.

 

 و مِن کُلِّ الثَّمراتِ جَعَل فیها زَوجَیْنِ اثْنَیْنِ .

و از تمام میوه ها در آن دو جُفت قرار داد.

 

إضافةً إلی ذلک نَری‌ فـى الآیةِ التّالیةِ شُمولاً أکبَر و أعمَّ ﴿ومِن کلِّ شىءٍ خَلَقْنا زوجَیْنِ . . . ﴾

علاوه بر آن در آیه‌ی زیر کلیتی بزرگ تر و عام تر می‌بینیم (و از هر چیزی زوج آفریدیم).

 

فکلمةُ "شىء" تدُلُّ علی الْجَماد أیضاً ! فَهَل فـى الْجَمادِ زَوجانِ ؟

و کلمه‌ی چیز بر جامدات نیز دلالت دارد. پس آیا در جامدات جفت است؟

 

فـى السّنواتِ الأخیـرةِ اکْتَشَفَ علماءُ الْفیزیاء أنّ الإلکترونَ حینما یَدورُ حولَ نَواةِ الْمادّةِ ، کَأنَّ هناک جُسَیْماً مَجهولاً آخرَ یَحمِلُ شِحْنَةً تُخالفُ شِحنةً الإلکترونِ . سُمِّـﻰ بـ  "قرینِ الْمادّة" فَاسْتَنْتجَ الْعلماءُ أنَّ لکلِّ جسمٍ قریناً.

دانشمندان فیزیک در سال های اخیر کشف کردند که وقتی الکترون به دور هسته‌ی ماده می‌چرخد، گویی جسم کوچک نا شناخته ای وجود دارد که باری را با خود دارد که با بار الکترون مخالف است و این جسم "پاد ماده" نامیده می شود  پس دانشمندان نتیجه گرفتند که هر جسمی جفتی  دارد.

 

إنَّ الْفیزیائىَّ الْمسلمَ محمّداً عبدَالسَّلامِ الْحائزَ علی جائزةِ نوبِلَ فـى الْفیزیاءِ و الَّذى قامَ بأبْحاثٍ مهمّةٍ فـى موضوعِ قرائنِ الْمادّة ، صَرَّحَ بعدَ حُصولِهِ علی الجائزةِ تصریـحاً عجیباً حیثُ یُشیـرُ إلی أنَّ الآیةَ الْقرآنیّةَ:

 محمّد عبد السَّلام فیزیک‌دان مسلمان و بدست آورنده ی جایزه نوبل فیزیک و کسی که تحقیقات مهمّی در موضوع پاد مادّه  انجام داد، این مطلب را بعد از گرفتن جایزه به طور عجیبی تصریح کرد ، آن‌جا که به این آیه‌ی قرآن اشاره می‌کند :

 

ومن کلِّ شىءٍ خَلَقنا زَوجَیْنِ . .

و از هر چیزی ، دو زوج آفریدیم .

 

کانَت بِمَثابةِ شُعورٍ خَفىٍّ و إلْهامٍ قوىٍّ  له أثناءَ أبْحاثه عن قرائن الْمادّةِ .

وآن برای او به منزله ی احساسی پنهانی و الهامی قوی در طی تحقیقاتش در مورد  پاد مادّه‌ها بود.

 

إنَّ ورودَ هذه الْحقائقِ الْفَخْمَةِ و الدّقیقةِ علی لسانِ إنسانٍ أمّىٍّ عاشَ فـى بیئةٍ أمّیّةٍ دلیلٌ علی أنّه تَلَقّاها مِمَّن یَعلَمُ السّرَّ فـى السّماواتِ و الأرضِ :

مسلما ورود این حقیقت های با شکوه و دقیق بر زبان انسانی درس نخوانده که در محیطی بی‌ سواد زندگی کرد، دلالت بر این دارد که آن‌ را از کسی دریافت کرده که راز آسمان‌ها و زمین را می‌داند.

 

 قُلْ أنزَلَهُ الّذﻯ یَعلَمُ السّرَّ فـى السّماواتِ و الأرضِ .

بگو آن را کسی نازل کرد که راز آسمان‌ها و زمین را می‌داند.