1- ماضی مطلق (ساده): وعد: (وعده داد) نصر:(یاری کرد)
طرز منفی کردن ماضی مطلق: ما+ فعل ماضی= ماضی منفی مانند: ماجلس: ننشست
لم+فعل مضارع= ماضی منفی ساده مانند: لم یجلس: ننشست
2- ماضی استمراری : می+ماضی مطلق= مانند (می رفت)
طرز ساخت ماضی استمراری در زبان عربی :
کان(مشتقات آن)+فعل مضارع=ماضی استمراری ، مانند:کان یذهب:( می رفت ) کنت تذهب:می رفتی
طرز منفی کردن ماضی استمراری:
ما+کان(مشتقات آن)+فعل مضارع مانند:ماکان یذهب: نمی رفت.
کان(مشتقات آن)+لا+فعل مضارع مانند: کان لا یذهب: نمی رفت.
3- ماضی بعید: طرز ساخت در فارسی: صفت مفعولی فعل مورد نظر+ ماضی مطلق«بودن»: نوشته بودم و...
طرز ساخت در عربی: کان(مشتقات آن)+ قد+ فعل ماضی= ماضی بعید ، مانند: کان قد شاهد=مشاهده کرده بود.
کان(مشتقات آن)+ فعل ماضی = ماضی بعید مانند: کنت شاهدت: مشاهده کرده بودم.
طرز منفی کردن ماضی بعید: ما+کان+قد+فعل ماضی مانند:ما کان قد شاهد : مشاهده نکرده بود.
4-ماضی نقلی: فعلی که در گذشته آغاز شده اما اثرش تا کنون باقی است، مانند: رفته ام، رفته ای و....
طرز ساخت در زبان عربی: قد+فعل ماضی مطلق= ماضی مطلق مانند: قدذهبت: رفته ام
نکته: باید توجه داشت که «قد» همیشه فعل ماضی را نقلی نمی کند بلکه گاهی تنها برای تکیه کلام بکار می رود اما باید دقت داشت که در سؤالات کنکور سراسری معمولا ماضی نقلی مورد نظر است.
طرز منفی کردن ماضی نقلی: لما+ فعل مضارع= ماضی نقلی منفی (لمایشاهد: مشاهده نکرده است)
نکته: «لما» هرگاه قبل از فعل ماضی قرار گیرد دیگر حرف جزم محسوب نمی شود بلکه مفعول فیه بحساب می آید و اعرابش محلا منصوب است .
5-مضارع التزامی: بر وقوع فعل همراه با شک و تردید و آرزو دلالت می کتد. مانند: شاید بروم
توجه: مضارع التزامی علامتش در زبان عربی «فتحه» در پایان فعل و یا حذف «ن» از آخر صیغه هایی که به نون اعراب ختم می شوند.(بغیر از دو صیغه جمع مؤنث) و به همین سبب در دستور زبان عربی در باب فعل مضارع منصوب گفته شده است. بنابراین می توان گفت که ادوات نصب مانند:«أن-کی-لکی-حتی-ل» فعل مضارع را غالبا به مضارع التزامی فارسی تیدیل می کنند.
مانند: أن یکتب: (که بنویسد) کی یذهبوا( بروند) ، بنابراین: ادوات ناصبه+فعل مضارع=مضارع التزامی
نکته: باید توجه داشت حرف ناصبه «لن» معنای فعل مضارع را غالبا به مستقبل منفی فارسی تبدیل می کند.
مانند : لن یذهب : (نخواهد رفت) لن تنالوا : (نخواهید رسید)
نکته: همچنین حرف امر«ل» نیز فعل مضارع را مضارع التزامی می کند. مانند: لیکتب: (باید بنویسد)
6-مضارع مستقبل: این فعل بر انجام کاری در آینده دلالت می کند. «خواهم نوشت»
طرز ساخت در زبان عربی: س یا سوف+فعل مضارع=مضارع مستقبل ، مانند:سوف نکتب:خواهیم نوشت.
مانند: سنکتب: بزودی خواهیم نوشت.
طرز منفی کردن مضارع مستقبل: لن+فعل مضارع ، مانند: لن نکتب: (هرگز نخواهیم نوشت)
7-طرز منفی کردن فعل أمر: لا(جازم)+فعل مضارع=امر منفی ، مانند: لاتجلس: ننشین.
نکته: به این نوع فعل فعل نهی نیز گفته می شود.
نکته: فعل ماضی را معمولا با «ما» و فعل مضارع را با «لا» و فعل مستقبل را با «لن» منفی می کنند.
مانند: ماعرفک:(تو را نشناخت) ، لایعرفک:(تو را نمی شناسد) ، لن یعرفک:(هرگز تو را نخواهد شناخت)
8-اگر خبر مبتدا فعل نباشد برای ترجمه فارسی آن معمولا از اشتقاقات فعل ربطی «است» استفاده می کنیم. التلامیذ أمل المستقبل= دانش آموزان امید آینده هستند. النجاة فی الصدق: نجات در راستگویی است.
9- خبر مفرد در صورتی که مثنی یا جمع باشد معمولا بصورت مفرد ترجمه می شود.
المؤمنون صادقون فی حیاتهم : مؤمنان در زندگی خود راستگو هستند.
10- در ترجمه ی اسمهای نکره معمولا از« ی،یک » استفاده می کنیم.
قرأت مقالة فی مجلة : مقاله ای را در یک مجله خواندم.
11-اسم بعد از اشاره هر گاه همراه « ال » باشد (مشارالیه) اسم اشاره بصورت مفرد ترجمه می شود.
هذه الطالبة مجتهدة: (این دانش آموز، کوشا است) هؤلاء الطالبات مجتهدات:(این دانش آموزان کوشااند)
12-مشارالیه هر گاه بدون«ال» باشد اسم اشاره طبق صیغه خود ترجمه می شود ودر اینصورت با ضمیر اشاره فارسی مطابقت می کند.
(هذا فلاح: این کشاورز است) (هذان فلاحان: این ها دو کشاورزند) (هؤلاء فلاحون: این ها کشاورزند)
13-اسم پس از فعل همیشه فاعل نیست. فاعل گاهی در داخل فعل بصورت مستتر قرار می گیرد.
14-جایگاه مفعول معمولا پس از فاعل است اما در همه جای جمله می تواند قرار گیرد. بدین جهت توجه به مفهوم عبارت راهگشای یافتن مفعول یک فعل است.
15-پاره ای افعال در زبان عربی دو مفعول می گیرند=«رزق،زاد،أعطی،جعل....»هنگام ترجمه فارسی دقت کنیم که معمولا یکی از دو مفعول با علامت«را» و دیگری همراه حرف متمم می آید.
إلهی ارزقنی الصبر الجمیل : خدایا به من صبر جمیل را ارزانی دار.
16-ضمایر منفصل هر گاه در آغاز جمله بکار روند در ترجمه آنها کلماتی از قبیل«تنها»«فقط»و...را اضافه میکنیم: ( إیاک نعبد و ایاک نستعین: تنها(فقط) تو را می پرستیم و تنها از تو یاری می خواهیم.)
17-اسم مفعول بر انجام شدن یا واقع شدن کاری دلالت می کندو معادل آن در فارسی معمولا صفت مفعولی است، یا بصورت «بن ماضی+ه» ترجمه می شود.
(منصور: یاری شده ) (محترم: احترام شده) (مستضعف: ضعیف نگاه داشته شده )
18-اسم فاعل در زبان فارسی معمولا صفت فاعلی ترجمه می شود و از پسوندهایی از قبیل «نده،ا» استفاده می کنیم. (ناصر:یاری کننده) (منذر: بیم دهنده)
19-در ترجمه ی اسمهای مبالغه معمولا از قید «بسیار» استفاده می کنیم.(غفار: بسیار آمرزنده)
20-صفت مشبهه عربی در فارسی بصورت صفت مطلق ترجمه می شود مانند:«الشیخ،الشباب،الکبیر، الصغیر، الجمیل، الجید و...»که بصورت«پیر،جوان،بزرگ،کوچک،زشت،زیبا،خوب و...» ترجمه می شود.
21-اگر بعد از اسم تفضیل حرف«من» بیاید بصورت صفت تفضیلی ترجمه می شود.
مانند:( ماقسم الله للعباد شیئا أفضل من العقل= خداوند برای بندگان چیزی برتر از عقل تقسیم نکرد.)
و اگر همراه «من» نیاید معمولا بصورت صفت عالی ترجمه می شود.
(أفضل الاعمال صدقة السر: برترین کارها، صدقه پنهانی است.)
22-در ترجمه افعال مجهول از صیغه «شدن» استفاده می کنیم.
(أنزل القرآن علی رسول الله(ص):قرآن بر پیامبر خدا(ص) نازل شد.)
توجه:نایب فاعل میتواند مانند فاعل بصورتهای مختلف بیاید، هنگام ترجمه به این گونه صیغه ها توجه کنیم.
23-صفت در فارسی همواره بصورت مفرد ترجمه می شود. اگر چه در عربی مثنی یا جمع باشد.
(التلمیذان المجتهدان:دو دانش آموز کوشا)(التلامیذ المجتهدون:دانش آموزان کوشا)
24-در ترجمه جمله وصفی حرف «که» را بر آن می افزاییم و خود فعل مطابق نیاز جمله معمولا به ترتیب زیر ترجمه می شود:
*ماضی+ماضی=ماضی بعید در زبان فارسی (و یا ماضی ساده)
اشتریت کتابا قد رأیته فی مکتبة المدرسة: کتابی را خریدم که آنرا در کتابخانه مدرسه دیده بودم.(دیدم)
*ماضی+مضارع= ماضی استمراری در زبان فارسی
سمعت نداء یدعونی الی الصدق: ندایی را شنیدم که مرا به صداقت فرا می خواند.
*مضارع+مضارع= مضارع التزامی در زبان فارسی
أفتش عن کتاب یساعدنی فی فهم النصوص: دنبال کتابی می گردم که مرا در فهم متون یاری کند.
25-گاهی بر حسب نیاز و موقعیت فعلها بصورت صفت ترجمه می شوند.
«تعالی،عزوجل،تبارک و...» قال الله عزوجل...«خداوند عزیز و بزرگ فرمود...»
26-به کیفیت ترجمه فعل مضارع هنگامی که جواب طلب واقع می شود توجه کنیم.
قبل از اینگونه فعلها «تا» آورده می شود و خود این افعال بصورت التزامی ترجمه می شوند:
(أحسن الی الناس تستعبد قلوبهم: به مردم احسان کن تا دلهایشان را بدست آری.)
توجه: جواب طلب فعل مضارعی را گویند که بعد از فعلهای طلبی (امر-نهی...)قرار می گیرد که در اینصورت فعل مجزوم می شود.
27-گاهی می توان «مصدر» را بصورت فعل ترجمه کرد:
(قصدت الرجوع الی المکتبة: خواستم به کتابخانه برگردم.)
منابع :
1. کتاب صرف ساده، موسسه انتشارات دار العلم قم
2. http://arabmaz.blogfa.com/post-48.aspx
همچنین ببینید :